. . تمام شب در تب داغ میسوخت؛ عرق سرد اما از سر و رویش میچکید. حالش آنقدر بد بود که همه لباس های مشکیشان را آماده کرده بودند, امروز یا فردا بالاخره ماندنی نبود. طبیب از تشخیص دردش درمانده بود, خودش هم چیزی نمیگفت؛ نمی توانست بگوید یا نمی خواست؛ الله… بیشتر »
آرشیو برای: "اردیبهشت 1397"
بِسمِ اللهِ الرَحمنِ الرَحیمِ منت خدای را، عزَّوجلَّ که طاعتش موجبِ قربت است و به شکر اندرش مزیدِ نعمت. هر نفسی که فرو می رود، مُمِّدِ حیات است و چون برآید مُفَّرِحِ ذات. پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب از دست و زبان که برآید… بیشتر »
آخرین نظرات